شاید برای شما هم پیش آمده است که برای بازکردن فایل های زیپ دچار مشکل شده اید و این فایل ها دارای پسورد می باشند، در این هنگام باید از نرم افزاری قوی برای پیدا کردن پسورد فایل زیپ استفاده نموده و آن فایل را اکسترکت نمایید. نرم افزار ZIP Password Unlocker ابزاری قدرتمند است و می تواند فایل های WinZIP/ZIP را که دارای پسورد می باشد و شما پسورد آنها را ندارید بازیابی کنید و آنها را بشکنید و فایلی که پسورد ZIP دارد را اکسترکت کنید. ابزار بازیابی پسوردتمامی ورژن های آرشیو WinZIP/ZIP را عملکردی قدرتمند پشتیبانی می کند. استفاده آسان برای کاربران، ذخیره اتوماتیک مراحل بازیابی، تنظیم تعداد چرخش، خاموش کردن اتوماتیک کامپیوتر بعد از بازیابی از ویژگی های این نرم افزار می باشد.
قابلیت های کلیدی نرم افزار ZIP Password Unlocker 4.0:
- پشتیبانی از تمامی آرشیو WinZIP/ZIP
- قابلیت بازیابی پسوردهای طولانی
- استفاده آسان برای کاربران در کمتر از چند دقیقه
- سرعت بالا در بازیابی پسورد
- تنظیم تعداد چرخش
- قابلیت ساخت دیکشنری برای برنامه در پایه
- تنظیم الویت CPU کامپیوتر برای عملکرد بهتر
- ذخیره اتوماتیک مراحل بازیابی بعد از یک دوره از زمان
- خاموش کردن اتوماتیک کامپیوتر بعد از بازیابی
- و ...
WinZip Self Extractor نرم افزاری است که قادر است از فایل های ZIP فایل EXE تهیه نموده تا در جاهای مختلف بتوان از آن به آسانی استفاده نمود.
معرفی 21تابع API برای استفاده در VB6.
برای دانلود اینجا کلیک کنید.
آموزش installshield 2008 به زبان فارسی.
برای دانلود اینجا کلیک کنید.
دو تا کتاب به زبان انگلیسی برای آموزش Visual Basic.net 2008.
کتاب اول:
نام کتاب: Beginning VB 2008
From Novice to Professional
نویسنده: Christian Gross
انتشارات: Apress
کتاب اول:
نام کتاب: Programming visual basic 2008
نویسنده: Tim patrick
انتشارات: O"REILLY
برای دانلود اینجا کلیک کنید.
دلگیرم ازت
خیلی دلگیرم ازت...
برا بنده هات نفس شدم و نفسم رو گرفتی
به همه ی آفریده هات فکر کردم و بهم فکر نکردی
دلم برا همه لرزید و دلم رو همیشه شکستی
اشک هر چشمی که نگاهم کرد و نکرد، رو پاک کردم و چشمام رو همیشه از اشک خیس کردی
ستون شدم واسه تنهایی که دنبال پناه بودند و ستون تنم رو خورد کردی
چشم رو هم نگذاشتم از بیم دستایی که بی کسن، و دستام رو سرد و بی پناه رها کردی
بد بنده ای نبودم برات ولی بد برام خدایی کردی
می دونی چرا اینا رو نوشتم ؟؟؟؟ نوشتم که بنده ی ناشکری شده باشم، که اون روز که میایم پیشت من شرمنده باشم نه تو
بزرگی و شزمندگی با هم جمع نمی شه ولی من حقیر که به درد عادت کردم، از پس درد شرمندگی هم بر میام
پرتقال مدت هاست شبها که سرما شانه های نارنجی اش را می لرزاند، خود را در سبزی برگ هایش می پیچد و تنها می خوابد. چرا که فصل شکوفه دادن نارنج است و می خواهد آرامشی گرم به نارنج هدیه کند.
پرتقال مدت هاست که انگشتانش ورم کرده از فشار بر سختی کلید های کیبرد. پرتقال روز هاست که چشمان ترشش می سوزد از چرخیدن نگاه خیره اش بین سپیدی کاغذ و سفیدی صفحه ی word .
دیشب دانه های سپید قلب پرتقالی اش آماس کرده بود، سر به شاخه ی پر شکوفه ی نارنج گذاشت تا عطر تنش مرهمی باشد بر دانه ها ی دلش، اما نارنج غلتید و میان شاخه ها پنهان شد تا تنهایی دردناک پرتقال، خواب مخملی اش را آشفته نکند.
پرتقال دیشب را تا صبح گریست.