بسا کس که با نیکویى بدو گرفتار گردیده است و بسا مغرور بدانکه گناهش پوشیده است ، و بسا کس که فریب خورد به سخن نیکویى که در باره او بر زبانها رود ، و خدا هیچ کس را نیازمود چون کسى که او را در زندگى مهلتى بود . [ و این گفتار پیش از این گذشت ، لیکن اینجا در آن زیادتى است سودمند . ] [نهج البلاغه]

زندگی نامه داستایوسکی


فئودور داستایوسکی در سال 1821 در مسکو به دنیا آمد. با وجود اینکه در دوران کودکی همواره دست به گریبان بیماری بود اما از همان آغاز زندگی ، همواره از او کار می کشیدند ؛ درحالیکه برادرش « میخائیل » قوی تر و سالمتر از او بود. با وجود رنجوری اش او را به خدمت سربازی بردند و برادرش از خدمت معاف شد! در 20 سالگی استوار ارتش شد و خود را آماده کرد تا در سال 1843 به مقام افسری برسد. مواجبش 3000 روبل بود و با اینکه پس از مرگ پدر ، وارث مال و منال او شد اما چون مخارج برادر کوچکش به عهده ی او بود و خود نیز زندگی بی بند و باری داشت ، پیوسته بر قرضش افزوده میشد. مشکل پول در هر صفحه از نامه هایش مطرح میشود و تا پایان زندگیش همیشه بزرگترین عامل است ؛ فقط در سالهای پایانی زندگی از تنگدستی رهایی یافت.
داستایوسکی ابتدا یک زندگی بی بند و بار داشت: به تئاترها و کنسرت ها و بالت ها می رفت. بی قید و لاابالی بود. اتفاق می افتاد که یک آپارتمان را اجاره میکرد فقط برای اینکه از دک و پوز موجر خوشش آمده بود. نوکرش پولهای او را میدزدید و میگذاشت تا بدزدد و از این کار ، لذت می برد!
بالاخره ارتش را ترک گفت و در سال 1844 در پترزبورگ ساکن شد. در این هنگام داستایوسکی یک شاهی پول نداشت اما قرض میکرد و نان و شیر میخورد. روزی 1000 روبل از مسکو برایش رسید ؛ مقداری از بدهی هایش را پرداخت ، سپس همان شب بقیه ی پول را در قمار باخت و فردای آن روز ناچار گردید که 10 روبل از دوستش قرض بگیرد.
در سال 1846 رمان « بیچارگان » را نوشت. این کتاب ، موفقیتی جالب و ناگهانی به دست آورد. در سال 1849 او را با یک دسته آدمهای انقلابی ــ آنارشیست ــ دستگیر کردند. دشوار است بگوییم در این هنگام داستایوسکی چه عقاید و تمایلات سیاسی و اجتماعی داشته است! او را محاکمه کردند و او به مرگ ، محکوم شد! اما در آخرین لحظه ی اجرای حکم ، مجازاتش را تخفیف دادند و به سیبریه تبعید شد. 10 سال در آنجا بسر برد: 4 سال در زندان و 6 سال در قشون سیبریه خدمت کرد.
داستایوسکی پیش از تبعید به سیبری به بیماری صرع مبتلا بود و در سیبری بر شدت بیماری او افزوده شد! بیشتر قهرمانان کتابهای داستایوسکی ، مصروع اند.

داستایوسکی در نوامبر 1855 به پترزبورگ بازگشت. در « سمی پالاتینسک » ازدواج کرد. زنش ، بیوه ی یک جانی بود که یک پسر بزرگ داشت و داستایوسکی او را به فرزندی پذیرفت و در تربیتش کوشید.
در سال 1861 کتاب « آزردگان » را انتشار داد. در سال 1861-1862 کتاب « خاطرات خانه ی مردگان » را منتشر کرد. « جنایت و مکافات » که از شاهکارهای اوست در سال 1866 چاپ شد. از دیگر کتابهای او میتوان: « برادران کارامازوف » ، « تسخیرشدگان » ، « ابله » ، « قمارباز » و « یادداشتهای زیرزمینی » را نام برد. داستایوسکی چند بار ازدواج کرد. عاقبت در روز 28 ژانویه ی 1881 زندگی را بدرود گفت.