به دوستی آن که به عهد خود وفا نمی کند، اعتماد مکن . [امام علی علیه السلام]

چرا این صفحه های رنگی صدا ندارند، که هق هق ها و فریاد های در گلو شکسته ام به گوش کسی برسند. چرا این صفحه های پر از حرف اینقدر غریبند، چرا اینقدر دورند. چرا دستی از میان سطور بیرون نمی آید و موهایم را نوازش نمی کند؟ چرا لبی بر پیشانی دردناکم نمی نشیند؟ دلم گرفته، چرا هیچ کس مرا از پشت این شیشه ی خاک گرفته بیرون نمی کشد و آرام برایم لالایی نمی خواند؟

دیگر صفحه ی زردم را دوست ندارم، دیگر دلم خطوط در هم و خسته اش را نمی خواهد. می خواهم از این دنیای مجازی به دنیایی مجازی تری پناه ببرم. به دنیای مجازی ای که آدم های واقعی اش از چنس نبودند.

دلم گرفته ....

دلم عجیب گرفته

پی نوشت: آهای اینجا یکی دارد غرق می شود.

 آهای اینجا یکی دارد در شلوغی تنهایی اش می میرد.